
بررسی نسخه PS5 بازی Gears of War | تجربهای حماسی روی نسل نهم

چه کسی تصور میکرد سونی، همان غول بیرقیبی که با پلیاستیشن ۲ تقریباً همه خانههای دنیا را فتح کرده بود، روزی میدان را به «گیرز»های ایکسباکس بسپارد؟ بیست سال پیش سونی در اوج غرور، خود را پیروز همیشگی جنگ کنسولی میدانست، اما با ورود کنسول ارزان و محبوب ایکسباکس ۳۶۰ خیلی زود ورق برگشت. این پیروزی هرچند تاکتیکی و کوتاهمدت، برای ایکسباکس حاصل همکاری با اپیک گیمز، ذهن خلاق کلیف بلیزینسکی و البته شاهکاری به نام Gears of War بود.
و حالا، دو دهه بعد، برگ برنده تاریخی ایکسباکس با کمال میل در دستان پلیاستیشن قرار گرفته است. البته این معامله بیسود برای مایکروسافت نبود؛ در ازای آن، ایکسباکس موفق شد HellDivers 2 – پدیده آنلاین این روزها – را به دست آورد و از فروش شگفتانگیز بازیهای استودیوهایش در فروشگاه پلیاستیشن سود ببرد. این دقیقاً همان مسیریست که فیل اسپنسر، رئیس ایکسباکس، از ابتدا با استراتژی Game Pass دنبال میکرد: تبدیل ایکسباکس به یک برند نرمافزاری که همهجا، حتی روی کنسول رقیب ژاپنیاش، حضور دارد.
اکنون با ورود Gears of War به پلیاستیشن، بسیاری معتقدند دوره پرتنش جنگهای کنسولی رسماً به پایان رسیده است. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا این پایان خوشایندی برای گیمرها خواهد بود؟
چرخهای جنگ روی زمین تازه
آنقدر Gears of War با برند ایکسباکس گره خورده که وقتی برای اولین بار نسخه پلیاستیشن ۵ آن را تجربه کردم، یک لحظه با دیدن دسته دوالسنس در دستانم جا خوردم؛ گویی تاریخ را اشتباه ورق زدهام.
این نسخه، درست مثل بسیاری از بازیهایی که بعد از انتشار به کنسول دیگری راه پیدا میکنند، تلاش کرده بیشترین بهره را از قابلیتهای دوالسنس ببرد. از صدایی که حتی در منوها از بلندگوی دسته پخش میشود تا شوکها و بازخوردهای لمسی هنگام تیراندازی و استفاده از آن تفنگ ارهبرقی مشهور سری، همه و همه حس تازه و لذتبخشی را منتقل میکنند.
با این حال، تجربه آنطور که از دوالسنس انتظار میرفت، در حد یک شاهکار بینقص نیست. اینجا همان نقطهای است که «خوب» بودن با «فوقالعاده» بودن فاصله پیدا میکند.
از کنترلر تا میدان نبرد
اگر از بحث دسته دوالسنس فاصله بگیریم و به خود بازی برسیم، باید بگویم که نسخه اصلی Gears of War روی ایکسباکس ۳۶۰ از نظر هماهنگی فرم و محتوا، تجربه منسجمتر و متفاوتی بود. هرچند Gears of War: Reloaded از نظر فنی و گرافیکی پولیش شده و جزئیات بصری لطیفتری دارد، اما از شدت خشونت بصری و زاویههای دوربینی تیز و خشن نسخه قدیمی کمی کاسته شده است.
جالب اینجاست که این نسخه جدید، در حقیقت نسخه بهبود یافتهای از یک نسخه بهبود یافته دیگر است! یعنی همان Ultimate Edition که در سال ۲۰۱۵ برای ایکسباکس و PC منتشر شد، حالا با ارتقاهای بیشتر وارد پلیاستیشن شده است.
مقایسه سه نسل از Gears of War
ویژگی | نسخه کلاسیک (2006) | نسخه Ultimate (2015) | نسخه Reloaded (2025) |
---|---|---|---|
وضوح تصویر | 720p | 1080p | 2160p |
نرخ فریم | تا 30 فریم بر ثانیه | تا 60 فریم بر ثانیه | تا 120 فریم بر ثانیه |
موتور گرافیکی | Unreal Engine 3 | Unreal Engine 3 ارتقایافته | Unreal Engine 3 با قابلیتهای تزریقشدهی Unreal Engine 5 |
هرچند تجربه شخصی من از بخش چندنفره در این مجموعه محدود بوده، اما درست مثل دیگر عناوین انحصاری شناختهشده ایکسباکس، این حالت در Gears of War: Reloaded هم بهطرز چشمگیری سرگرمکننده است. علاوه بر آن، بازی همچنان از حالت دونفره آفلاین Split Screen پشتیبانی میکند؛ قابلیتی که کاملاً با حال و هوای لوتیمسلک و اکشن بازی همخوانی دارد.
انقلابی که از روی شانه آغاز شد
پیش از ورود Gears of War به میدان، بازیهای تیراندازی سومشخص – حتی شاهکارهایی مثل Max Payne و Tomb Raider – همگی یک عادت مشترک داشتند: شخصیت اصلی درست وسط کادر میایستاد و دوربین، از پشت او با زاویهای ثابت حرکت میکرد. این استاندارد تا سالها بدون تغییر باقی مانده بود.
اما سرانجام در سال ۲۰۰۵، Resident Evil 4 با معرفی سیستم نشانهگیری از روی شانه، انقلابی در دوربین سوم شخص ایجاد کرد. یک سال بعد، Gears of War نه تنها این ایده را پذیرفت، بلکه آن را به استاندارد طلایی این ژانر تبدیل کرد. از آن نقطه به بعد، تصور یک شوتر سوم شخص بزرگ بدون دوربین شانهای تقریباً غیرممکن شده است.
اگر گیرز آو وار از راه نمیرسید، شاید هنوز هم در همان الگوی قدیمی گیر کرده بودیم. این بازی با ترکیب دوربین تازه، گیمپلی سریع و تاکتیکی، و سیستم کاور هوشمند، به ایکسباکس ۳۶۰ جانی دوباره بخشید؛ درحالیکه کاربران پلیاستیشن ۳ از چنین تجربهای بینصیب بودند.
و البته، نوآورترین امضای سری – تفنگ ارهبرقی نمادین – هنوز هم همان قدرت قبل را دارد. تجربه تکهتکه کردن دشمنان با این سلاح در دوالسنس پلیاستیشن ۵، با لرزشها و بازخوردهای دقیقش، طعمی دارد که طرفداران قدیمی و تازهواردان را یکصدا هیجانزده میکند.
سفری به سیاره سرا؛ جایی که جنگ پایانی ندارد
Gears of War ما را به سیارهای میبرد که شباهتی به زمین ندارد؛ جایی به نام سرا (Sera) — اسمی که جالب است برعکس «Ares» خدای جنگ در اساطیر یونان قرار میگیرد. و البته، این شباهت به نام «God of War» تنها به اختصار GoW محدود نمیشود.
روی سرا، جنگ مثل یک بیماری مزمن نسلبهنسل تکرار میشود. اما بزرگترین کابوس مردم این سیاره، روزی بود که با عنوان Emergence Day شناخته شد؛ روزی که موجودات زیرزمینی به نام لوکاستها بهیکباره از اعماق زمین بیرون آمدند و تمدن بشری سرا را تا مرز نابودی کشاندند.
این جهانِ جنگزده و مملو از تستوسترون، هم در معماری و شهرهای باشکوهش و هم در هیبت ماشینها و دشمنانش عظمت را فریاد میزند. در بخش داستانی خطی اما متنوع بازی، پای در میدانهایی میگذاریم که از خیابانهای ویران شهرهای بزرگ، به تعقیبوگریز در دل تاریکی، کاوش در معادن، و حتی نبرد روی قطار ختم میشود.
تمام این مسیر را در قالب مارکوس فینیکس – قهرمانی خشن اما محبوب – تجربه میکنیم؛ شخصیتی که بازی را با آزادیاش از زندان آغاز کرده و حالا مسئولیت سنگین نجات بشریت را بر دوش دارد.
تجربهای بینقص از گیرز آو وار روی پلیاستیشن
با Gears of War: Reloaded حالا کاربران پلیاستیشن هم میتوانند یکی از افسانههای دنیای شوتر سومشخص را در بهترین کیفیت ممکن تجربه کنند. اجرا در تمام طول بازی پایدار و روان است؛ ۶۰ فریم بر ثانیه در بالاترین کیفیت گرافیکی و حتی امکان ارتقا به وضوح بالاتر و نرخ تقریباً ۱۲۰ فریم برای سیستمهای سازگار، این نسخه را به یک دموی قدرت سختافزاری تبدیل میکند.
از نظر داستان، ساختار مراحل و گیمپلی، همه چیز همان گیرز کلاسیکی است که طرفداران به آن دل بستهاند؛ اما با لباس گرافیکی تازه و نورپردازی مدرن. برای کسانی که هرگز به سرا و نبرد با لوکاستها قدم نگذاشتهاند، این نسخه یک نقطه شروع رؤیایی است. و برای کهنهکارانی که روزهای درخشان ایکسباکس ۳۶۰ را به یاد دارند، Reloaded معجونی از نوستالژی و بهبودهای فنی است.
امتیاز کلی: ۴.۵ از ۵ ⭐
نکات مثبت
- همان گیرز آشنا و کلاسیک 🎯
- حضور کاریزماتیک مارکوس فینیکس 💪
- گیمپلی پرهیجان و اعتیادآور
- جهانسازی غنی و فضاسازی عمیق
- بخش چندنفره سرگرمکننده و پویا
نکات منفی
- وفاداری نهچندان کامل به نسخه اصلی در برخی بهبودها
- استفاده کمخلاقیت از قابلیتهای دوالسنس